فرم تماس
مجموعه کلیپهای تصویری
لوگوهای ویژه
نظر سنجی
آخرین مطالب
دسترسی سریع
نویسندگان
نواهای سایت
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
حمایت از ما
|
بنا به نقل طبری عصر پنجشنبه نهم محرم، عمرسعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد. امام(ع) در آن ساعت در بیرون خیمه به شمشیرش تکیه نموده و خواب خفیفی بر چشمانش مستولی شده بود. چون زینب کبری علیها السلام سر و صدای لشکر عمرسعد را شنید و جنب و جوش آنها را دید به نزد امام آمد و عرضه داشت: برادر! اینک دشمن به خیمه ها نزدیک شده است.امام (ع) سربرداشت اول این جمله را گفت:" إنی رأیت رسول الله...؛ اینک جدم رسول خدا را در خواب دیدم که به من فرمود: فرزندم به زودی به نزد ما خواهی آمد."سپس خطاب به برادرش ابوالفضل(ع) چنین گفت: جانم به قربانت! سوارشو و با این ها ملاقات کن و انگیزه و هدف آنان را بپرس.طبق فرمان امام(ع) حضرت ابوالفضل با بیست تن، که زهیربن قین و حبیب بن مظاهر نیز در میان آنان دیده می شد، به سوی دشمن حرکت نمود و در مقابل آنان قرار گرفت و انگیزه حرکتشان را سؤال کرد.لشکریان عمرسعد در جواب او گفتند: اکنون از سوی امیر( ابن زیاد) حکم تازه ای رسیده است که باید شما بیعت کنید وگرنه همین الآن وارد جنگ خواهیم شدحضرت ابوالفضل به سوی امام برگشت و پیشنهاد آنان را به عرض آن حضرت رسانید.امام در پاسخ وی چنین فرمود: به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا موکول کن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا خدا می داند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شدید دارم.ابوالفضل (ع) برگشت و تقاضای مهلت یک شبه نمود. عمر سعد چون در قبول این پیشنهاد مردد بود، از این رو موضوع را با فرماندهان لشکر مطرح و نظر آنان را جویا گردید.یکی از فرماندهان به نام عمرو بن حجاج گفت: سبحان الله! اگر این ها از ترک و دیلم بودند و چنین مهلتی را از تو درخواست می کردند باید به آنان جواب مثبت می دادی حال آنکه که اینان فرزندان پیامبر هستند.قیس بن اشعث، یکی دیگر از فرماندهان گفت: به نظر من هم باید به درخواست حسین جواب مثبت داد؛ زیرا این درخواست نه برای عقب نشینی آنها از جبهه و نه برای تجدیدنظر است؛ بلکه به خدا سوگند! فردا این ها پیش از تو به جنگ شروع خواهند نمود.عمرسعد گفت: اگر چنین است پس چرا شب را به آنان مهلت بدهیم؟به هر حال، پس از گفتگوی زیاد، پاسخ عمرسعد به حضرت ابوالفضل(ع) این بود: ما امشب را به شما مهلت می دهیم اگر تسلیم شدید و به فرمان امیر گردن نهادید به نزد او می رویم و اگر امتناع کردید ما هم شما را به حال خود باقی نخواهیم گذاشت و جنگ است که سرنوشت شما را تعیین خواهد نمود.بدین گونه با درخواست امام(ع) موافقت و شب عاشورا به وی مهلت داده شد. لینک منبع برچسب ها : تاسوعا
نویسنده مدیر وب سایت شهدای دستگردقداده در جمعه 94/8/1 | نظر
|
سامانه پیام کوتاه
دامنه های سایت
اشتراک درخبرنامه
یاد شهدای دستگرد قداده بخیر
بایگانی وبگاه
پیوندهای وبگاه
صفحات اختصاصی
برچسبها
دستگردقداده (18), شهدای دستگردقداده (8), امام خامنه ای (3), امام حسین (2), دستگرد قداده (2), هفته بسیج (2), شهدای دستگرد قداده (2), وبسایت شهدا (1), کربلا (1), بسیج (1), بهترینها (1), تاسوعا (1), جوانان انقلابی (1), دستگرد (1), (سایت شهدا) (1), 17شهریور (1), 22اسفند (1), ازدواج (1), ازدواج علی وفاطمه (1), شهید اکبرشعرباف (1), شورای عالی فضای مجازی (1), فاجعه منا (1), فرماندهان (1), فرماندهان سپاه (1), فرمایشات رهبر (1), قداده (1), مقام معظم رهبری (1), نمایشگاه کتاب دستگردقداده (1), دستگردقداده شهید حاج احمدکاظمی و شهید سیدحبیب حسینی دستگردقداده (1), دستگردقداده مقام معظم رهبری (1), دستگردقداده میزبان شهدای گمنام گشت (1), دستگردقداده میزبان شهید عبدالله جعفری (1), دستگردقداده وبسایت شهدا (1), دستگردقداده( (1), دستگردقداده(سایت شهدا) (1), دعای عرفه) (1), دفاع مقدس (1), دیدار مردم خمینی شهر با رهبر انقلاب (1), دیداررهبر (1), رمز و رازها (1), رمزپیروزی درمیدانها (1), رهبر (1), روزشهید (1), سخنان امام حسین در عاشورا (1), شهدا (1), شهدای آذرماه دستگرد (1), شهدای اردیبهشت ماه دستگردقداده (1), شهدای اسفندماه دستگردقداده (1),
محض ریا اعلام میشود که:
بازدید امروز :42 بازدید دیروز :103 کل بازدید :1362642 تعداد کل یادداشت ها : 159 103/9/3 6:46 ص دیگر امکانات
|