سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تمامی حقوق مادی ومعنوی این وبگاه محفوظ بوده و متعلق به وبسایت شهدای دستگردقداده می باشد وهرگونه کپی برداری ازمطالب تنها باذکرمنبع مجازمیباشد...
درباره ما

زمان همه چیز راکهنه می کند مگر خون شهید را...
سخنان مقام معظم رهبری
صفحات ما درسایت تبیان
فرم تماس
فرم تماس سایت شهدای دستگرد
مجموعه کلیپهای تصویری
لوگوهای ویژه
پرتال جامع فرهنگی اطلاع رسانی راسخون
نظر سنجی
آخرین مطالب
دسترسی سریع
سنگر معصومین سنگر فرماندهی سنگرمنکرات سنگر کلیپ های منتخب نمایشگاه کتاب و ملزومات فرهنگی
نویسندگان
نواهای سایت
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
حمایت از ما
شهدای دستگرد قداده

شهادت لاله ها را چیدنی کرد حدیث شهادت شنیدنی است یه صلوات بفرست اللهم صل علی محمدوآل محمد شهیدان زنده اند

     شهدای دستگردقداده

شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده
شهدای دستگردقداده

  

 

خلاصه ای از زندگینامه شهید

شهید قدیر علی اکبری دستگردی در سال 1344 هجری شمسی در روستایی از توابع خمینی شهر اصفهان به نام دستگرد قداده در خانواده ای که طعم فقر را چشیده بود چشم به جهان گشود.
پس از گذراندن دوران طفولیت در سن 7 سالگی در مدرسه ی محل جهت سپری کردن دوران ابتدایی ثبت نام نمود وبعد از اتمام دوران ابتدایی در یکی ازمدرسه های خمینی شهر به نام مدرسه ی اسلامی شروع به تحصیل نمود. به علت مسافت زیادی که تا مدرسه داشت مبتلا به بیماری روماتیسم گردید که منجر به ترک تحصیل موقتی اوشد پس از بهبودی مجددا" به تحصیل ادامه دادو کلاس اول ودوم را روزانه وکلاس سوم را شبانه به اتمام رسانید .بعد از انقلاب به عنوان نیروی ویژه شروع به فعالیت در بسیج نمود ،پس از گذراندن دوره ی مربیگری نظامی در سپاه در قسمت آموزش شروع به کار کرد ،در روستاهای کوشک ،قلعه ی امیریه ،هرستان ،آدریان ، اسفریز ،دهنو،جوی آباد، محله ی بختیاری ها ودر دستگرد قداده به برادران مهاجر جنگ تحمیلی به طور تمام وقت آموزشی نظامی می داد،ودرطول اموزش چندین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردید.چون موقع سربازی فرا رسید دفترچه ی اعزام به خدمت را گرفت واین بار مجددا" برای خدمت به جبهه اعزام شد. از تاریخ3/4/63 ایام خدمت سربازی اش شروع شد ، پس از چندین بار که به مرخصی می آمد و به جبهه باز می گشت بالاخره در ساعت 1:30 نیمه شب مورخ   25/10/63 به آرزوی دیرینه اش رسید وعاشقانه به وصال حق تعالی راه یافت .             

روحش شاد وراهش مستدام باد

فرازی از وصیتنامه شهید


با درود وسلام بر منجی عالم  بشریت حضرت مهدی (عج ) وبا درود وسلام بیکران بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی ، بت شکن زمان وبا سلام بر تمامی کسانی که در راه خدا مجاهدت می کنند وجان  خود را فدا . وبا درود وسلام بر خدمت گزاران اسلام ورزمندگان دلیر اسلام در جبهه های حق علیه باطل و با درود وسلام بر  ارواح پاک شهدا ی عزیر وبه امید پیروزی نهائی رزمندگان وآزادی اسیران وشفای مجروحان
خداوند در قرآن کریم فرموده است:« ان الله اشتری من المومنین انفسهم واموالهم بان لهم الجنه بقاتلون فی سبیل الله فتقتلون ویقتلون  »  توبه 110
خداوند جان ومال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده است وآنها در راه خداوند جهاد می کنند که دشمنان دین را به قتل برسانند وخود کشته شوند.
خداوند مشتری جان ومال رزمندگان است  ودر برابر به آنها بهشت وعده فرموده است
و آنها را به لقاء خویش ونزد خویش می خواند البته خداوند تبارک وتعالی هر کسی را مشتری خود نمی خواند بلکه شروطی را در قرآن مجید  برای لایقان درگاهش بیان فرموده است:  1-از گناهان گذشته خود پشیمان شده وتوبه کرده باشد .2-اشتغال مجاهدین به عبادت وسنگر باید محل اقامه ی نماز شب وتلاوت قرآن باشد 3-کثرت رکوع و سجود :که سنگرهاجای این کار اند کسی که می خواهد در جبهه باشد باید کاری کند که خداوند تعالی خریدار جان ومال آن باشد، هنگام بیکاری مشغول عبادت  خداوند ورکوع وسجده با عشق الهی وطولانی شود  4- امر به معروف ونهی از منکر: این فریضه ی الهی را زنده نگه دارید 5-حفظ حدود الهی کاری کند که مرتکب معصیت نشوید.
پس باید به این اعمال خود توجه کنیم چرا که در غیر این صورت هیچگاه به لقاءالله نخواهیم شتافت  پس ما شرکت در نماز جمعه ،دعای کمیل، ومراسم ها ،شرکت در کارهای خیر وهمکاری با ارگانهای انقلابی بسیج وسپاه ودعای به امام ورزمندگان ،رزمندگان را در جبهه ها یاری کنید .
امام را تنها نگذارید و ادامه دهندگان شهدا باشید .از پدر ومادرم         می خواهم که به مردم روحیه بدهند واز شهادت من نیز ناراحت نباشند باشد که خداوند این شهادت ناقابل مرا مورد قبول درگاه خود قرار دهد
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار در قسمتی دیگر از نامه اش می نویسد:امروز روزی نیست که ما در منزل بنشینیم وبگوییم گرفتاری داریم مرد 60 ساله ای هم که در جبهه در حد توان فعالیت می کند وجوان 16 ساله ای که جان عزیزش را در کف دستش گذاشته وقصد شهادتدارد گرفتاری دارد آْن هم بیشتر .اما مسئله  اسلام وقرآن وناموس وتجاوز به آنهاست به فکر بیاییم وحتی اگر توان یاری در جبهه ها را نداریم در پشت جبهه ها در حدتوان تلاش کنیم .امام در یکی از سخنرانیهایشان در ضمن تلاوت قرآن  می فرمایند:
قاتلوهم حتی لا تکون فتنه : یعنی آنقدر با کفاربجنگید  تا اینکه فتنه در عالم رفع شود می فرمایند آنان که از قران تبعیت می کنندتا آنجا که قدرت دارند به نبردشان ادامه دند بله آنان که توان مالی دارند با مال خود جهاد کنند وآنان که توان جانی دارند با جانشان وجوانان باید با آموزش رزمی به رزمندگان ملحق شوند.وظیفه ی ما نیز تبعیت از نائب امام زمان(عج) است ،یادمان باشد این انقلاب  مقدمه ای بر انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) است و مانیز وظیفه داریم که هدف شهدا را در پیش گیریم واما امت عزیز ما باید به چند مسئله ای که  گفته می شود کمی فکر کنیم وبیاندیشیم آگر آزادی استقلال ،آبرو شرف و حیثیت  وشرافت اسلام را می خواهید باید انقلاب اسلامی به رهبری امام عزیزمان را کمک کنیم وبا مسائل جنگ وانقلاب بیشتر همکاری می کنیم .اکر این مسائل را می خواهید باید روحانیت متعهد را پشتیبانی کنید چون آنان راه حل این مسائل را بیشتر می دانند اگر امید را در زندگی می خواهید به صبر, توسل ,وحدت وآگاهی وبیداری  باید پیدا کرد.
اگر پیروزی اسلام ومسلمانان ومستضعفان همه تاریخ راطالبیدحضور خود را در صحنه ها فعال تر کنید واز خدای بزرگ متعال ظهور حضرت مهدی (عج) را طلب کنید.
به دوستان وعزیزان می گویم که ما فردای قیامت باید جوابگوی خون شهدا باشیم ، باید علیه ظلم به پا خیزیم ودشمن زبون را از پای در آورد چون ما گفتیم که باید حسابمان را با ابرقدرتها یکسره کنیم با تمام گرفتاریها که داریم با جهان برخورد مکتبی می نمائیم ودر این مبارزه با ظلم
اگر علیه آنها به پا خیزیم وقیام کنیم چه کشته شویم وچه بکشیم پیروزیم این سخن امام عزیزمان است همین که کشته شویم شهید هستیم وشهید در نزد خداوند زنده است واین جنگ نعمت بزرگی است از جانب خداوند تبارک وتعالی که نصیب ما کرد تا بتوانیم دشمن اسلام را نابود کنیم وانشا الله اسلام را در تمامی جهان رونق دهیم .       روحش شادوراهش مستدام
اگر مقصد پرواز است قفسی ویران بهتر ،پرنده ای که مقصد را در کوچ می بیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد( شهید آوینی)
عشق یعنی در قفسی بال کبوتر ساختن ,در اسارت نیز با آزادگی جان باختن
سالهای نه چندان دور همین نزدیکی ها مردانی در همسایگی ما زندگی می کردند,که زندگی برای شان جدی ترین بازیچه بود زندگی کردند چون هیچ وقت اسیر وذلیل زندگی نشدند زندگی می کردند چون معنای واقعی زندگی را فهمیدند
آنها آمدند تا زندگی کردن را به ما یاددهند وما یاد نگرفتیم
چشم دوختند در چشم ما وبا سکوت شان فریاد زدند که جور دیگر هم می شود زندگی کرد آنها رفتند وماماندیم رفتن آنها به رفتن یک ستاره ی دنباله دار می ماند وماندن ما به ماندن آب در مرداب .
شاید روزی کسی از ما خواست به آنها بپیوندیم
به حرمت ,باران تازه کن ,دل را با صلوات بر شهدا!

سخنی چند از زبان دوستان شهید
برادر نظری میگوید:

به نام الله پاسدار خون شهیدان و با سلام ودرود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی,
سخن گفتن از شهید کاریست بس مشکل وهیچ کس نمی تواند در رابطه با مقام والای شهادت وشهید و خصوصیاتش آنگونه  که حقیقت دارد سخن بگوید و حق مطلب را ادا کند ،زبان ما از سخن گفتن در رابطه با شهید قاصر است اما بنابر وظیفه چندی از خصوصیات شهید وخاطراتی که در کنار ایشان بودم وبیاد دارم برای ادامه دهندگان راه خونینش بازگو می کنم .
آری برادر شهیدمان قدیر علی اکبری هم مانند سایر شهیدان صدر اسلام تا به حال مهاجران الی الله بود. اوشهیدی گمنام وبی آلایش بود ،پرمحتوا ولی بی ادعا.
همیشه پرخروش ودر حال حرکت و دل سوخته ی بسیج بود .دلش برای امام امت وامت امام می تپید. چند اردویی که در پادگان برگزار شده بود و نیروهای دانش آموز در آنجا مشغول آموزش دیدن بودند. شاهد بودم که برادر اکبری  روزو شب  فکرش را متوجه این نونهالان و آینده سازان فردای انقلاب می نمود یادم نمی رود ،یکی از شبهای اردو آنگاه که همه ی برادران مربی و مسئولین به خواب رفته بودند نیمه های شب برادر اکبری را در سالن پادگان دیدم ،مرتبا" در حال رفت وآمد بود ، وقتی از او پرسیدم چرا نمی خوابی؟  گفت : می ترسم بچه ها از تخت ها پایین بیافتند . شما بخوابید من بیدار می مانم ومواظبت می کنم او به قدری تواضع داشت که در پادگان هرگاه اسم از نظافت برده می شد داوطلبانه حاضر به نظافت کردن می شد ،واقعا" بی ریا بود. بچه ها او را بسیار دوست داشتند ،آنانی که سرکلاس ایشان بودند علاقه عجیبی بهشان پیدا کرده بودند آنقدر که هر وقت بعد ما را می دیدند از قدیر علی سراغ می گرفتند و وقتی به آنها می گفتیم برادر اکبری شهید شد قلبهای کوچکشان ناراحت و اندوهگین می شد اما روح بلندشان مستحکم تر می گشت برای روزی که انتقام خون شهید اکبری و سایر شهدا را از دشمنان اسلام بگیرند،آری اینان تربیت شدگان دست قدیر علی بودند شهید اکبری  چنان خالصانه نماز می خواندند و با خدا رازو نیاز می نمودند,که انسان راشیفته ی راز و نیازخود می نمودند.  قدیر علی هیچ گاه آرام وقرار نداشت،البته نه اینکه آرامشی نداشت بلکه توکلش بر خدا بود وی آرام و قرار نداشت چون هرکجا حس می کرد که هدف خداست و رضای خدا در کار است پیش قدم می شد .در جبهه حالات دیگری داشت چرا که وقتی انسان اورا نظاره می کرد به یاد اصحاب فداکار حسن (ع) می افتاد که تاپای جان باحسین ماندند. بسیار مشتاق حضور در عملیات بود ،روزشماری  می کرد و می گفت عملیات آینده کی خواهد بود که اگر من در این عملیات شرکت کنم وخداوند بر من چنین توفیقی دهد به بهترین آرزوهایم خواهم رسید و آنگاه است که می گویم :


دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند                    واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود وچه فرخنده شبی                  آن شب قدر که آن تازه براتم دادند


و وقتی ما به او می گفتیم اگر شهید شدی ما را هم شفاعت کن با لبخند و خاضعانه در جواب می گفت : لیاقت ندارم ،هنوز به حد شهادت نرسیده ام .اما این ما هستیم که جا ماندیم و آنها  رسالت عظیم خود را به پایان رسانیدند واین ما هستیم که با ید ندای مظلومیت آنها را به گوش جهانیان برسانیم
یک روز صبح در مقر با قدیر علی برخورد کردم ،دیدم چهره اش در هم رفته و ناراحت است از اوپرسیدم اتفاقی افتاده ؟ گفت : مسئله ای نیست, زیاد اصرار کردم آنگاه گفت یکی از برادران قرار است به جزیره برود اما فرمانده با رفتن من موافقت نکرده است گفتم مسئله ای نیست بالاخره هرکجا که فرمانده  تشخیص دهد باید خدمت کنیم ناراحتی ندار! قانع نشد و رفت بعداز ظهر آن روز دوباره اور دیدم گقت برادر نظری بالخره با رفتن من هم موافقت شد گفتم چه طور گفت به فرمانده زیاد اصرار کردم تا اینکه موافقت نمود. قسمتی از دعای حضرت علی

الهی قلبی محجوب ونفسی معیوب وعقلی مغلوب وهوایی غالب وطاعتی قلیل

بار خدایا قلبم از گناه پوشیده شده است ونفسم معیوب وعقلم بر هوای نفسم مغلوب شده است .

 

برگرفته از سایت شهید قدیر علی اکبری

برای ورود به سایت شهید اکبری اینجا کلیک کنید

شهدای دستگردقداده




نویسنده مدیر وب سایت شهدای دستگردقداده در پنج شنبه 92/3/2 | نظر
سامانه پیام کوتاه
وب سایت شهدای دستگردقداده
دامنه های سایت
صفحه اصلی سایت شهدای دستگرد صفحات ما درسایت تبیان صفحات ما درسایت راسخون صفحات مادرسایت معجون
اشتراک درخبرنامه
 
یاد شهدای دستگرد قداده بخیر
بایگانی وبگاه
پیوندهای وبگاه
صفحات اختصاصی
برچسب‌ها
دستگردقداده (18), شهدای دستگردقداده (8), امام خامنه ای (3), امام حسین (2), دستگرد قداده (2), هفته بسیج (2), شهدای دستگرد قداده (2), وبسایت شهدا (1), کربلا (1), بسیج (1), بهترینها (1), تاسوعا (1), جوانان انقلابی (1), دستگرد (1), (سایت شهدا) (1), 17شهریور (1), 22اسفند (1), ازدواج (1), ازدواج علی وفاطمه (1), شهید اکبرشعرباف (1), شورای عالی فضای مجازی (1), فاجعه منا (1), فرماندهان (1), فرماندهان سپاه (1), فرمایشات رهبر (1), قداده (1), مقام معظم رهبری (1), نمایشگاه کتاب دستگردقداده (1), دستگردقداده شهید حاج احمدکاظمی و شهید سیدحبیب حسینی دستگردقداده (1), دستگردقداده مقام معظم رهبری (1), دستگردقداده میزبان شهدای گمنام گشت (1), دستگردقداده میزبان شهید عبدالله جعفری (1), دستگردقداده وبسایت شهدا (1), دستگردقداده( (1), دستگردقداده(سایت شهدا) (1), دعای عرفه) (1), دفاع مقدس (1), دیدار مردم خمینی شهر با رهبر انقلاب (1), دیداررهبر (1), رمز و رازها (1), رمزپیروزی درمیدانها (1), رهبر (1), روزشهید (1), سخنان امام حسین در عاشورا (1), شهدا (1), شهدای آذرماه دستگرد (1), شهدای اردیبهشت ماه دستگردقداده (1), شهدای اسفندماه دستگردقداده (1),
محض ریا اعلام میشود که:
بازدید امروز :11
بازدید دیروز :13
کل بازدید :1359412
تعداد کل یادداشت ها : 159
103/2/1
9:16 ص
دیگر امکانات
جنگ دفاع مقدس
بهینه سازی : ثامن تم -