فرم تماس
مجموعه کلیپهای تصویری
لوگوهای ویژه
نظر سنجی
آخرین مطالب
دسترسی سریع
نویسندگان
نواهای سایت
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
حمایت از ما
|
براى دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منکر، سه مرحله گفته اند که آنها را خلاصه و فهرست وار بیان میکنیم: مرحله اول: آن است که انسان قلباً از اینکه معصیت خدا شود، ناراحت باشد و کار خلاف را در روح خود منکر بداند و از آن متنفر باشد. در این مرحله، احدى معاف نیست؛ یعنى حتى افراد ناتوان و لال و نابینا و بى پول باید قلباً از گناه متنفر باشند. مرحله دوم: آن است که آمر به معروف با زبان به گناهکار هشدار دهد و به خوبیها سفارش کند. مرحله سوم: آن است که اگر بیان اثر نکرد، با قدرت جلوی گناه گرفته شود.
اصل تأثیر نکته مهمى که باید در اینجا بیان شود، این است که محور امر به معروف و نهى از منکر، تأثیر است؛ یعنى اصل این است که خلافکار از چه طریقى از کردار خود دست برمیدارد؛ براى مثال: اگر با اشاره اثر دارد، اشاره واجب میشود. اگر فریاد اثر دارد، فریاد واجب است. اگر تهدید اثر دارد، تهدید واجب است. اگر تذکرهاى مکرر اثر دارد، تکرار واجب است. اگر ناله و طومار و تقاضاى دسته جمعى اثر دارد، این قبیل کارها واجب است. اگر سخن ما اثر ندارد، ولى تذکر شخص دیگرى اثر دارد، باید آن شخص را وادار به گفتن کنیم. اگر تذکر در زمان خاصى اثر دارد، باید هشدار ما در همان زمان باشد. اگر تذکر در فضا و مکان خاصى اثر دارد (براى مثال در قالب تفریح، اردو و مهمانى آمادگى حرف شنوى بیشتر است) باید آن شرایط را فراهم کرد.
آنچه اسلام از ما خواسته، محو باطل و احقاق حق و منع از منکرات و سفارش به معروف هاست؛ ولى در شیوه و راه انجام آن تعبدى نیست؛ یعنى انحصارى در اینکه: به چه نحو باشد؟ در چه زمان باشد؟ با چه وسیله باشد؟ از طرف چه کسى باشد؟ به چه شکل باشد؟ و ... نیست. اسلام پاسخ همه اینها را به عقل واگذار کرده و محور و راهنماى عقل را بهترین، بیشترین و سریعترین تأثیر دانسته است. مراجع تقلید، شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکر را احتمال تأثیر فرموده اند. یعنى اگر اثر نکرد، واجب نیست. ما باید ضمن احترام به این اصل کلى، به چند نکته دیگر نیز توجه کنیم:
1) ممکن است فعلًا اثر نکند؛ ولى به خاطر اهمیت کار، باید بعضى اشخاص تا مرز شهادت پیش بروند و حرف حق را بزنند. امام حسین (ع)فرمود: من براى احیاى امر به معروف و نهى از منکر به کربلا میروم. در آن وقت، امام شهید شد و یزید و لشکرش؛ تحت تأثیر قرار نگرفتند؛ ولى در فطرت عمومى مردم و تاریخ، ناحق بودن بنى امیه و عصمت و مظلومیت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) نقش بست. 2) فضاسازى یک ارزش است؛ براى مثال، هر کسى که به تنهایى مشغول نماز مى شود، مستحب است که اذان بگوید و در اذان، فریاد «حى على الصلوة» سردهد. در اینجا مىبینیم که گفتن و فریاد این جمله یک ارزش است؛ هر چند که شنونده اى وجود نداشته باشد تا براى برپایى نماز بشتابد. حفظ قانون و جلوگیرى از محو آن، یک ارزش است. 3) ممکن است امر و نهى در افراد اثر نکند؛ ولى با نهى از منکر لذت گناه را از کام گناهکار مىگیریم و نمى گذاریم که او لااقل با خیال راحت گناه کند. این ایجاد دلهره با نهى از منکر، عرصه را بر گناهکار تنگ مىکند و این خود یک ارزش است. 4) نهى از منکر نشانه آزادى است؛ و اگر بخاطر تأثیر نکردن آن نهى، همه ساکت شویم، با دست خودمان جامعه را به محیط خفقان، وحشت و مرگ آفرین تبدیل کردهایم. بنابراین براى حفظ و دفاع از آزادى باید فریاد زد؛ گرچه در آن زمان کسى گوش ندهد. 5) امر به معروف و نهی از منکر؛ گامى به سوى خودسازى است؛ زیرا: تلقین به خود است؛ اعلام موجودیت است؛ نشانه بیدارى، شناخت و تعهد است. آرى گفتن، حداقل این آثار را در خود انسان دارد؛ گرچه گناهکار در آن زمان عکسالعملى از خود نشان ندهد. 6) با آنکه ممکن است سخن امروز من در شنونده اثر نکند؛ ولى پاداش اخروى من همچنان ثابت است. یکى از برکات ایمان به خدا و معاد همین است که هرگز انسان خود را بازنده نمى پندارد. اگر براى رضاى خداوند به سوى مسجد رفتید، پاداش جماعت خواهید داشت؛ هر چند که مسجد بسته باشد. انسان مخلص با خدا معامله میکند و گفتن براى خدا پاداش فراوانى دارد؛ خواه طرف گوش دهد و یا ندهد. 7) تمرین جرأت؛ امر و نهى کردن، حفظ روحیه جرأت است. اگر به دلیل آنکه اثر ندارد، امر و نهى نکنید، کم کم جرأت فریاد زدن و گفتن در شما کم میشود. 8) تسکین وجدان؛ فریاد بر سر گناهکار، سبب آرامش وجدان ایمانى خود انسان مىشود. کسى که فریاد مىزند، هرگز در وجدان، خود را محکوم به ترس و سکوت و سازش و بى تفاوتى نمى کند. 9) راه قرآن و انبیا است؛ راستى، که از انبیا بهتر نیستیم. آن بزرگواران معصوم بارها با استدلال و معجزه و بهترین اخلاق نهى از منکر میکردند؛ ولى اکثر مردم گوش نمیدادند. 10) عذر براى ما و اتمام حجت بر گناهکار؛ امر به معروف و نهى از منکر اتمام حجت بر گناهکار است تا نگوید: کسى به من تذکر نداد. و عذرى است براى مؤمن تا به او گفته نشود: چرا فریاد نزدى. قرآن میفرماید: گفتن، یا سبب تذکر است و یا وسیله عذر (عذراً او نذراً) احتمال اثر شرط وجوب است؛ یعنى اگر احتمال اثر نمی دهى، واجب نیست؛ نه آنکه ممنوع است. تا آنجا که خداوند منع نکرده است مىتوان پیش رفت؛ ولى اگر کار به جایى رسید که دیگر از طرف خداوند فرمان توقف آمد، تکلیف عوض میشود.
نویسنده مدیر وب سایت شهدای دستگردقداده در دوشنبه 93/1/18 | نظر
|
سامانه پیام کوتاه
دامنه های سایت
اشتراک درخبرنامه
یاد شهدای دستگرد قداده بخیر
بایگانی وبگاه
پیوندهای وبگاه
صفحات اختصاصی
برچسبها
دستگردقداده (18), شهدای دستگردقداده (8), امام خامنه ای (3), امام حسین (2), دستگرد قداده (2), هفته بسیج (2), شهدای دستگرد قداده (2), وبسایت شهدا (1), کربلا (1), بسیج (1), بهترینها (1), تاسوعا (1), جوانان انقلابی (1), دستگرد (1), (سایت شهدا) (1), 17شهریور (1), 22اسفند (1), ازدواج (1), ازدواج علی وفاطمه (1), شهید اکبرشعرباف (1), شورای عالی فضای مجازی (1), فاجعه منا (1), فرماندهان (1), فرماندهان سپاه (1), فرمایشات رهبر (1), قداده (1), مقام معظم رهبری (1), نمایشگاه کتاب دستگردقداده (1), دستگردقداده شهید حاج احمدکاظمی و شهید سیدحبیب حسینی دستگردقداده (1), دستگردقداده مقام معظم رهبری (1), دستگردقداده میزبان شهدای گمنام گشت (1), دستگردقداده میزبان شهید عبدالله جعفری (1), دستگردقداده وبسایت شهدا (1), دستگردقداده( (1), دستگردقداده(سایت شهدا) (1), دعای عرفه) (1), دفاع مقدس (1), دیدار مردم خمینی شهر با رهبر انقلاب (1), دیداررهبر (1), رمز و رازها (1), رمزپیروزی درمیدانها (1), رهبر (1), روزشهید (1), سخنان امام حسین در عاشورا (1), شهدا (1), شهدای آذرماه دستگرد (1), شهدای اردیبهشت ماه دستگردقداده (1), شهدای اسفندماه دستگردقداده (1),
محض ریا اعلام میشود که:
بازدید امروز :95 بازدید دیروز :2 کل بازدید :1362592 تعداد کل یادداشت ها : 159 103/9/2 9:44 ع دیگر امکانات
|